خوردن و آشامیدن در سیره نبویشیوه و روش عملی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را سیره نبوی گویند. یکی از سیرههای آن حضرت سیره و روش پیامبر در خوردن و آشامیدن است. ۱ - پیامبر و آداب غذا خوردنرسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حضرت علی (علیهالسّلام) فرمود: «ای علی! هنگام غذا خوردن "بسمالله" و بعد از غذا "الحمدلله" بگو که فرشتگان موکّل بر تو، تا پایان غذا از نوشتن ثواب برای تو بیکار نمانند.» [۲]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۱۶۶، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
آن حضرت در حدیث دیگری فرمود: «چون سفره را برای تو بچینند، بگو: "سپاس آفریدگار عالمیان را. بار خدایا! این سفره را برای من نعمت مشکور قرار ده و توفیق شکر آن را به من عنایت فرما"» [۳]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۳، ص۹۲، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
[۴]
تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۱۷، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، بیروت، نشر دارالمعارف، ۱۳۸۳ق.
[۵]
تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۲۰، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، بیروت، نشر دارالمعارف، ۱۳۸۳ق.
و در روایت دیگر فرمود: «هر کس، خردههای غذایی را ـ که از سفره میریزد بخورد ـ تا زنده است، در وسعت روزی خواهد بود و نسل او از مرض جذام در امان خواهد ماند.» [۶]
برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ص۳۴۰، بیروت، نشر دار صادر، ۱۳۹۰ق.
[۷]
برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ص۴۵۹، بیروت، نشر دار صادر، ۱۳۹۰ق.
[۸]
کلینی، فروع کافی، ج۶، ص۲۸۵، تحقیق علیاکبر غفاری، بیروت، دارالکتب الاسلامیه، بیتا.
خاتم انبیا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چون گوشت میخورد، سرش را به زیر نمیافکند، گوشت را بالا میآورد و با دندانش از استخوان جدا میکرد. از هر دو دست در هنگام خوردن کمک میگرفت. [۱۰]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۹، ص۷، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرمود: «هنگام خوردن، کفشهایتان را بکنید که مایه آسایش شماست.» [۱۱]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۱۸۱، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
با دست میخورد و از سر انگشتانش استفاده میکرد. این باعث میشد تا لقمهها کوچک شده، به خوبی جویده شوند و از سوی دیگر، پرخوری رخ ندهد. با سه انگشت میخورد و گاهی انگشت چهارم را به کمک میگرفت. با دو انگشت نمیخورد و میفرمود: «این نوع خوردن، شیطانی است.» غذای داغ نمیخورد و میفرمود: «بیبرکت است و آفریدگار آتش به ما نمیتاباند؛ پس بگذارید سرد شود.»، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خوردنیها و نوشیدنیها فوت نمیکرد. [۱۲]
سیوطی، جلالالدین، الجامع الصغیر، ج۵، ص۳۶۵، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
افراد را از نگاه کردن به لقمه دیگران بر سر سفره باز میداشت. شبها پس از نماز عشاء، شام میل میکرد و میفرمود: «شام خوردن را ترک نکنید؛ زیرا ترک آن، باعث خرابی بدن میشود.» [۱۳]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۰، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
وی میفرمود: «ما گروهی هستیم که تا گرسنه نشویم نمیخوریم و هنگامی که کامل میخوریم، سیر نمیشویم؛ بلکه چند لقمه پیش از سیر شدن کامل، از خوردن دست میکشیم که برای تندرستی مفید است.» دعوت از خویشان، نیکان و بینوایان را تشویق میفرمود. پیش از خوردن، دستش را میشست یا وضو میگرفت و میفرمود: «خجستگی و برکت غذا در وضوی پیش و پس از خوردن شماست.» ۲ - قناعت و سادگی پیامبر در خوردن غذاامام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «چیزی برای رسول خدا، محبوبتر از این نبود که همیشه گرسنه و ترسان از خدای متعال باشد.» [۱۵]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۱۴، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
عیسی بن قاسم میگوید که به امام صادق (علیهالسّلام) عرضه داشتم، از پدرتان، چنین روایت شده است: «هیچگاه پیامبر از نان گندم، سیر نشد. آیا این مطلب درست است؟» فرمود: «خیر؛ چرا که ایشان هرگز نان گندم نخورد و از نان جو هم شکم سیری نخورد....» [۱۶]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۱۴، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
عایشه گوید: «شکم پیغمبر، هرگز سیر نشد.» منظور عایشه، «آکندن شکم از غذاست». آن حضرت، همچون مردمان عادی نبود که بر سر سفرههای رنگین مینشینند و معده را از غذا پر میکنند. این حالت، بدن را میفرساید، بیحالی، خوابآلودگی و تنبلی میآورد و حال نیایش را از آدمی میرباید. [۱۷]
قسطلانی، احمدبن حنبل، المواهب اللدنیه، ج۲، ص۱۱۸، بیروت، نشر دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۶م.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای دوری از گردنفرازی، روی زمین مینشست و غذا میخورد. هنگام خوردن بر چیزی تکیه نمیزد و میفرمود: «تکیهداده، غذا نمیخورم.» اگر به هر دلیلی نمیخواست غذایی را بخورد، از آن عیبجویی نمیکرد [۱۸]
صدوق، ابوجعفر محمد، ثواب الاعمال، ص۷۹، تهران، نشر کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۶ق.
[۱۹]
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۴، ص۹۰، قم، نشر انصاریان، ۱۳۸۲ش.
و هرگاه خود غذایی نمیخورد، دیگری را از آن منع نمیکرد. ظرف غذا را تمیز میساخت و میفرمود: «تهمانده غذا پر برکتترین قسمت آن است. [۲۰]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۹-۲۳۰، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
تا آنجا که ممکن بود، تنها غذا نمیخورد و میفرمود: «برای خوردن، دور هم جمع شوید که خجستگی و برکت در این کار است.» [۲۱]
صدوق، ابوجعفر محمد، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۸۱، مشهد، آستان قدس رضوی.
[۲۲]
بحرانی،هاشم، حلیه الابرار، ج۱، ص۲۸۶، قم، نشر المطبعه العلمیه، ۱۳۵۶ش.
اگر با دیگران غذا میخورد، اول از همه شروع میکرد و برای اینکه دیگران خجالت نکشند، آخرین کسی بود که از خوردن دست میکشید. [۲۳]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۰، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
وی میفرمود: «دلهایتان را با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن نَمیرانید. دلها همانند کشتزاراند که هرگاه آبشان بسیار شود، میمیرند. [۲۵]
غزالی، ابوحامد، مشکاه الانوار، ص۱۶۲، قاهره، انتشارات دارالقومیه، ۱۹۶۴م.
محبوبترین غذا برایش غذایی بود که افراد بسیاری برای خوردن آن بر سر سفره بنشینند. [۲۶]
طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامه، ص۱۱، قم، نشر بنیاد بعثت، ۱۴۱۳ق.
از آنچه برابرش بود، میخورد. اگر جایی مهمان بود، برای صاحب غذا دعا و دیگران را به این کار تشویق میکرد تا سنت سپاسگزاری از دیگران در اجتماع رونق گیرد.» [۲۷]
سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابیداوود، ج۲، ص۲۱۸، ری، نشر دارالسلام، ۲۰۰۰م.
مردی یهودی از اهالی شام پرسید: «مردم فکر میکنند که عیسی، مرد زاهدی بود»، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در جواب فرمود: «همینگونه است و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) زاهدترین پیامبران بود؛ چرا که علاوه بر داشتن کنیزها، سیزده زن نیز داشت و با این همه، هیچگاه نشد که سفرهای جمع شود و غذایی در آن مانده باشد. هرگز نان گندم نخورد و از نان جو نیز [ حتی] سه شبانه روز، سیر نخورد.»وی در حدیثی دیگر فرمود: «از پیغمبرِ پاک و پاکیزهات، پیروی کن که لاغرترین اهل دنیا؛ و از لحاظ خوردن، گرسنهترین آنها بود، و گرسنه از دنیا رفت و به سلامت وارد آن دنیا شد.» [۲۸]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۱۵، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
آن بزرگوار، هنگام غذا خوردن، پاهای خود را جمع میکرد و مانند نمازگزار مینشست؛ مگر آنکه یکی از زانوها و قدمها را روی زانو و قدم دیگر میگذاشت و میفرمود: «من بندهام و مانند بندگان غذا میخورم و مینشینم.» [۲۹]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۱۷، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
۳ - غذاهای مورد علاقه پیامبرخاتم انبیا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره نان چنین دعا میکرد: «خداوندا! به نان ما برکت ده! بین ما و آن جدایی میفکن! اگر نان نباشد، نمیتوانیم نماز بخوانیم و روزه بگیریم و واجبات الهی را انجام دهیم.» [۳۰]
کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۷۳، قم، نشر انصاریان، ۱۳۸۲ش.
[۳۱]
برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج۲، ص۵۸۶، بیروت، نشر دار صادر، ۱۳۹۰ق.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نان و روغن میخورد؛ و از گوشت گوسفند، سردست و کتف را دوست داشت. [۳۲]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۶، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هفت قسمت از گوسفند را نمیخورد: نرینه، بیضهها، بولدان (مثانه)، کیسه صفرا، غدهها، فرج و خون. روزی «عثمان بن عفان» فالودهای برای پیامبر آورد. حضرت از آن خورد و پرسید: «این چیست؟» عثمان گفت: «پدر و مادرم فدایت باد! عسل و روغن را در دیزی سنگی میریزیم و روی آتش میگذاریم و آن را میجوشانیم؛ بعد گندم آسیابشده را با آن مخلوط میکنیم تا بپزد. سپس همین غذایی میشود که میبینید.» حضرت فرمود: «این غذایی پاکیزه است.» عسل را یکی از دو شفایی میدانست که خداوند، آفریده است و میفرمود: «دارویی برتر از خوردن عسل نیست.» نان جو سبوسدار میل میکرد [۳۳]
بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۲۰۴، بیروت، انتشارات دارالفکر، ۱۴۲۵ق.
و غذایش بیشتر، آب و خرما بود. گوشت را بیشتر از هر غذایی دوست میداشت و میفرمود: «گوشت، بر قوه شنوایی میافزاید و سَرور غذاهای این جهان و آن جهان است و اگر از خدایم بخواهم هر روز مرا از آن بهرهمند کند، انجام خواهد داد.» گوشت را همواره با ترید و کدو حلوایی میخورد و به عایشه میفرمود: «ای عایشه! هرگاه دیگ را بار میگذارید، کدو در آن بسیار بریزید که دل غمگین را شاد میکند.» [۳۴]
قمی، عباس، فیض القدیر، ج۵، ص۲۶۳، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ش.
خرما و شیر را همواره ستایش میکرد و آنها را دو خوردنی پاکیزه مینامید. [۳۶]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۰۶، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
غذایی را که سیر داشت نمیخورد و آن را به دیگران میداد تا بخورند؛ زیرا دیگران بهاندازه او با مسلمانان و غیرمسلمانان سر و کار نداشتند و بوی سیر آنان، چندان مردم را نمیآزرد. [۳۷]
ابنحنبل، احمد، احادیث المهدی من مسند احمدبن حنبل، ج۵، ص۹۵، قم، انتشارات نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق.
به سرکه علاقه داشت، کشمش خیسانده در آب را میخورد و آب کشمش را پیش از تبدیل آن به شراب مینوشید. [۳۸]
نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۶، ص۱۰۲، ری، نشر دارالسلام، ۲۰۰۰م.
۴ - میوههای مورد علاقه پیامبرامام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «چون میوهای تازه برای رسول خدا میبردند، آن را میبویید و بر چشم مینهاد و میفرمود: «خداوندا! چنانکه در ابتدا، میوه را در حال سلامتی و عافیت به ما دادی، تا آخر آن را در عافیت و سلامت نگاهدار.» [۳۹]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۳، ص۹۲، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
هرگاه که پیامبر، انار میل میفرمود، کسی را در خوردن آن شریک نمیکرد. [۴۰]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۱۹، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
وی خیار را با نمک و خرما میل میکرد و محبوبترین میوهها برایش، میوههای آبدار مانند خربزه و انگور بود. خربزه را با نان و شکر و بسیاری اوقات با خرما میخورد و میفرمود: «میوههای نوبر بخورید و بهترین آنها انار و ترنج است. بوی پیامبران و دخترم فاطمه، بوی خوش گلابی است. [۴۲]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۱، ص۴۳۴، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
گلابی بخورید که بر حافظه میافزاید و اندوه دل میبرد و فرزند را زیبا میکند.» [۴۳]
طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۷۵، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۱۴ق.
به کدوی تنبل و خرما را دوست داشت و در میان سبزیها به کاسنی، ریحان و سبزیهای نرم علاقه داشت. ۵ - پیامبر و آداب آشامیدنخاتم انبیا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگام آشامیدن، «بسمالله» میگفت و یکی دو جرعه مینوشید و بعد از اندکی درنگ، خدا را ستایش میکرد. بار دیگر با گفتن «بسمالله» شروع میکرد. این کار را سه بار تکرار میفرمود و در پایان نیز «الحمدلله» میگفت. آب را میمکید و نمیبلعید. هنگام آشامیدن، نفس نمیکشید و اگر میخواست نفس بکشد، ظرف آب را از دهانش دور نگه میداشت. [۴۴]
طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ج۱، ص۶۱، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۱۴ق.
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرمود: «هرگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آبی دعا میخواند، ظرف را به نزدیک دهان میبرد و تا آنجا که خدا میخواست دعا میکرد؛ بدون اینکه در آن، آب دهانی بیندازد.» [۴۵]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۳، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
ایشان با کف دست، آب مینوشید و هنگامی که آب در کف دستش بود، میفرمود: «ظرفی پاکیزهتر از دست نیست.» [۴۶]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۳۱، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
بهترین آشامیدنی برایش آب شیرین بود و همواره میفرمود: «عالیترین نوشیدنیها در دنیا و آخرت، آب است.» [۴۷]
نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسایل، ج۳، ص۱۳۰، قم، نشر مؤسسه آلبیت، ۱۴۱۵ق.
در کاسههای چوبی، چرمی و سفالی مینوشید و خوشش میآمد که در پیاله شامی (پیالهای شیشهای که از شام میآوردند و آب را خنک نگه میداشت) بیاشامد و میفرمود: «این، پاکیزهترین ظرف شماست.» [۴۸]
طباطبایی، محمدحسین، سنن النبی، ص۲۲۵، ترجمه لطیف راشدی، قم، انتشارات تهذیب، ۱۳۸۵ش.
در حدیثی فرمود: «خربزه را گاز بزنید؛ تکه تکه نکنید.خربزه میوهای خجسته، پاکیزهگر دهان، تقویتکننده قلب، سفیدکننده دندان و خشنود کننده خداوند است. بوی خوشش از عنبر و آبش از کوثر و گوشتش از بهشت و لذتش از مینوست و خوردن آن عبادت به شمار میآید.» ۶ - عناوین مرتبطخوردن و آشامیدن در قرآن؛ خوردن؛ اطعام. ۷ - پانویس
۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خوردن و آشامیدن»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۰۸. |